مدرس و حافظ کل قرآن کریم گفت: برای بانوان خوب است تا در حد فصیحخوانی قرآن را بیاموزیم و بیش از آن ضرورتی ندارد که بخواهند اینقدر در فضاهای تخصصی صوت و لحن وارد شوند.
غُصون مسلمی، مدرس و حافظ کل قرآن است و در بیستوهفتمین دوره همایش ملی خادمان قرآن کریم نیز از او تجلیل شد. از تألیفات او میتوان به «المصباح» و «تسنیم» اشاره کرد، کتاب نخست او دانشنامه حفظ قرآن و کتاب دومش مجموعه سؤالات چهارگزینهای جزءبهجزء قرآن برای آمادگی آزمون حفظ است.
از سوابق حرفهای این خادم قرآن میتوان به تأسیس و مدیریت مؤسسه قرآنی تسنیم، راهاندازی وبگاه قرآنی تسنیم، تدریس حفظ قرآن در مراکز و دانشگاههای مختلف اشاره کرد که همین سوابق آموزشی انگیزهای شد تا به منظور تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران، میزبان او در استودیومبین ایکنا بوده و گفتوگویی داشته باشیم. در ادامه متن این گفتوگو از نظر میگذرد؛
ایکنا ـ در ابتدا بفرمایید که شما در چه محیطی با قرآن آشنا شده و با توجه به موضوع گفتوگو، در چه جلسات آموزش قرآن حضور یافتید؟
شاید نخستین ارتباطم زمانی بود که میدیدم، مادرم نوار صوتی استاد عبدالباسط را میگذاشت و با شنیدن آن اشک میریخت. در برنامههای قرآنی مدرسه، انجمن اسلامی و محافل شرکت میکردم. این زمینهها ایجاد شده بود، اما به ناگاه حس کردم که واقعاً نیاز به پشتوانهای دارم تا در فراز و نشیبهای زندگی من را حفظ کند.
در 23سالگی با داشتن سه فرزند، جذب مؤسسه دارتحفیظ القرآن الکریم تهران شدم. اتفاقی از مقابل این مؤسسه عبور میکردم و با دیدن متقاضیان ثبتنام با خودم فکر کردم که آیا این افراد میتوانند تمامی آیات را به ذهن بسپرند؟ آیا من هم میتوانم؟ درخواست حضور صرفاً در یک جلسه را کردم، یک جلسه نشستن همان و تا الان پای جلسات قرآن ماندن همان. احساس کردم که میتوانم این کار را انجام دهم، حتی شاید خیلی بهتر از بقیه، شاید غلو باشد، ولی احساس کردم با توجه به آمادگی قبلی که از کودکی داشتم میتوانم در مدت کمتری و با اراده بیشتری این کار را انجام دهم.
حفظ قرآن، تحصیل در حوزه و تدریس در کلاسهای حفظ را به طور همزمان داشتم و بعد از حدود پنج سال که توانستم حافظ کل قرآن شوم فعالیتهایم خیلی جدیتر، حرفهایتر و تخصصیتر شروع شد.
ایکنا ـ هماکنون خود شما چه جلساتی دارید و اساساً در فضای فعالیت قرآنی بانوان چه جلساتی را داریم؟ شاید برای مخاطب جای سؤال باشد که آیا همانند آقایان، بانوان در مساجد هم جلسات دارند؟
با توجه به محدودیتهایی که برای بانوان وجود دارد، میتوانیم این فعالیتها را در مساجد خیلی حساب شده داشته باشیم. هماکنون در منزلم جلسه قرآن هفتگی با حضور شاگردانم دارم که شاید حدود 25 سال است، شاگردم هستند. حافظ کل قرآن شدهاند ولی همچنان این احساس و نیاز حضور در جلسات قرآن را دارند. باعث افتخارم میدانم که خانهام با صوت قرآن روشن میشود.
برای بانوان خوب است تا در حد فصیحخوانی قرآن را بیاموزیم و بیش از آن ضرورتی ندارد که بخواهند اینقدر در فضاهای تخصصی صوت و لحن وارد شوند. حضور در این عرصه تخصصی صوت و لحن برای بانوان آفات دارد که من خود شاهد آن بودهام. مگر ما چه میخواهیم از قرآن یاد بگیریم؟ غیر از این است که صحت قرائت قرآن را داشته باشیم و از نور قرآن استفاده کنیم و آن را در زندگیمان به کار ببریم؟ اینقدر که به مفاهیم قرآن نیازمند هستیم به صوت و لحن نیازمند نیستیم.
بد نیست یکسری از افراد در این بحث متخصص شوند و به بانوان تعالیمی را بدهند، اما اینکه بگوییم بانوانی که میخواهند متخصص شوند حتماً باید زیر نظر قاریان آقا باشند، اصلاً این را برای بانوان نمیپسندم، نه اینکه من بلکه فکر نمیکنم شرع و دین ما هم این را بپسندد. بارها از بزرگان دینمان و از آقایان خواستم که یک روایت برای من بیان کنید که بانویی نزد یکی از ائمه ما رفته باشد و از ایشان تقاضای آموزش صوت و لحن داشته باشد.
من نزد یکی از اساتید مصری، شیخ محمد فهمی العصفور، به خاطر اینکه صحت خواندن قرآن من را تأیید کند به صورت ساده و دکلمهوار خواندهام، مخالف این نیستم، چون من به عنوان یک استاد باید قرآن را صحیح بخوانم تا بتوانم به قرآنآموزان و مخاطبانم به صورت صحیح انتقال دهم. این یک سیره نبوی است، سیرهای است که در دین ما ذکر شده و جلساتی برپا میشده و نزد حضرات اقرا میکردند. این چیزی است که مرسوم است ولی الان آن را در جامعه نداریم و از این فضا خیلی فاصله گرفتهایم و در حد کلاسهای بسیار تخصصی با هزینههای گزاف داریم. برخی فکر میکنند اگر این هزینه را پرداخت کنند، قطعاً یک قاری قرآن خواهند شد که اصلاً به این چیزها نیست. متأسفانه وقتی میخواهیم از استاد قرآنی دعوت کنیم تا یک مقدار از تجربیات خود را در اختیار مخاطبان ما قرار دهد، انتظار هزینههای بالا از ما دارند و اینها یک مقدار دست ما را میبندد.
ایکنا ـ پس معتقدید که اصلاً در بخش فعالیتهای قرآنی بانوان، اساساً به جلسه قرآنی که در آن صوت و لحن تدریس شود نیاز نداریم و موضوعیت ندارد و بهتر است همان جلسات سنتی و خانگی باشد و بیشتر قرآن را حفظ کنند و با مفاهیم آشنا شوند؟
حتی حفظ قرآن را هم نمیگویم، به قرآنآموزانی که استعداد حفظ ندارند، هیچ وقت این پیشنهاد را نمیدهم. کار تخصصی من حفظ است، ولی هیچگاه از کلاسم ردشان نمیکنم، میگویم بنشینید و حداقل یک بار ترجمه و نکات تفسیری قرآن را به عنوان کتاب زندگیتان گوش دهید. قرآن اینقدر ارزشمند هست که یک بار با ترجمه آن را گوش دهید، حتی اگر حفظ هم نشدید. روز قیامت به ما نمیگویند که شما چند آیه از قرآن را حفظ کردید از ما سؤال میکنند که به کدام آیات عمل کردید؟ چقدر قرآن را در زندگیمان به کار بستیم، آن وقت به تعداد آیاتی که عمل شده میتوانیم آن را به زبان بیاوریم و بخوانیم و ارتقای درجه نسبت به آن پیدا کنیم.
ایکنا ـ مفهوم و نتیجه استدلال شما، آیا نفی هنر نیست؟ اگر ما بخواهیم اینطور تحلیل کنیم برای آقایان هم پرداختن به تلاوت فنی و هنری و تخصصی بلاموضوع میشود؟
آقایان مسیر بازتر و روشنتری در قرائت قرآن دارند، درست است که الان خیلی از بانوان متخصص در کشور داریم که در حد آقایان رقابت میکنند، اما چقدر اینها میتوانند در محافل عمومی تلاوت کنند؟ باز هم محدودیت دارند. آقایان محدودیت ندارند، به خاطر این که شرع این اجازه را به آنها داده است و خیلی هم میتوانند مسیر را برای ما باز کنند تا یکسری جلسات تخصصی را برای ما ایجاد کنند و ما در یک فضای امن بتوانیم کار تخصصیمان را با خواهرانمان داشته باشیم. ولی متأسفانه حتی در داوریهایمان وقتی که یک بانو اعتراض نسبت به نمرهاش دارد، آقایان دخالت میکنند که ما گوش میدهیم که آیا این بانوی داور درست نمره داده یا خیر؟ یعنی به خودشان این اجازه را میدهند که در کار بانوان دخالت کنند.
وقتی به عنوان یک بانو کار تخصصی برای بانوان انجام دهم، با توجه به روحیاتی که از یک بانو میشناسم و با توجه به مشکلات مبتلا به یک بانو در زندگیاش بهتر میتوانم از لحاظ صوتی و لحنی راهنماییاش کنم. دستگاه صوتی بانوان با آقایان فرق میکند، حتی در حوزه مسابقات هم نمیتوانیم صوت و لحن یک بانو را با یک آقا مقایسه کنیم، چون از لحاظ جنسی این دو با هم فرق دارند. صلاح میدانم و پیشنهاد میدهم که آقایان یک مقدار دست ما را در حوزه تحصصی باز بگذارند، بالاخره تا اینحا یکسری از بانوان متخصص شدهاند و میتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. خودمان از پس خودمان بر میآییم و میتوانیم افراد متخصصی را تربیت کنیم که اینها هم بتوانند در حوزههای تحصصی بعد از ما فعالیت داشته باشند.
ایکنا ـ پس معتقدید اگر آقایانی در امر جلسهداری هستند که از لحاظ هنری جلسات صوت و لحنی برای بانوان دارند، اینها خودشان داوطلبانه عرصه را کنار بکشند ولو اینکه تقاضا نسبت به آنها وجود داشته باشد.
یک نکته را خدمت شما از آیتالله بهجت بگویم، وقتی که در رابطه با مسائل خاص بانوان از ایشان سؤال میشد، ایشان به مجتهده بانو خانم صفتی ارجاع میدادند با اینکه ما عالمتر از ایشان در زمان حیاتشان نداشتیم، ایشان گفتند در رابطه با مسائل بانوان ایشان از من اعلمتر هستند، آیا ایشان نمیتوانستند، جواب دهند؟ اگر انسان میخواهد تقوای الهی را حفظ کند، کمی باید خود را از مسائلی که به او مربوط نمیشود، دور کند، این به تقوا نزدیکتر است.
آن چیزی که من از قرآن فهمیدم این است که قرآن از ما عمل میخواهد و روز قیامت هم بابت عملهایی که انجام دادیم به ما حسنه و پاداش داده میشود، باور کنید روز قیامت سؤال نمیکنند که چند شاگرد پرورش دادید، ولی سؤال میکنند که چند نفر را با قرآن مأنوس کردی، چند نفر را توانستی با قرآن نجات بدهی و چند نفر را به وسیله همین قرآن از قرآن دور کردی؟ آیا این هدف آموزش قرآن است؟ این که میگویم من احساس خطر میکنم به این خاطر است.
برای اینکه همجنس خود را به قرآن دعوت کنیم، متخصص کم نداریم. کشوری که پایهگذار قرائت قرآن هست کجاست؟ مصر، آیا شما قاری بانوی مصری سراغ دارید؟ آیا به عنوان کشوری که مهد قرآن هست تا به حال از مسابقات قرآن بانوان به این شکل چیزی شنیدهاید؟ اما در رابطه با تخصص قرآنی، ما خودمان هم بخواهیم خودمان را ارجاع بدهیم میگوییم در واقع یکی از اساتید مصری، حتی به شاگردانم میگویم اگر بخواهید ترتیل گوش بدهید باید از یک استاد مصری تقلید کنید. ولی میبینید که در کشور مصر بانوان در بحث قرائت قرآن خیلی برجسته نشدند. در کشور عربستان هم همینطور است، با اینکه الان یک مقدار محدودیتها را در رابطه با بانوان کمتر کردهاند، ولی باز هم میبینید که در زمینه قرآن، قاری بانو در آنجا نمیبینید.
نه میخواهیم آنها را تأیید کنیم و نه کشورهایی که بانوان بتوانند آزادانه و خیلی راحت تلاوت قرآن را در جمعی که مرد و زن هست انجام دهند، نه این را تأیید و نه آن را تکذیب میکنیم. «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا»، (بقره/143) این چیزی است که در قرآن برای امت اسلام ذکر شده است، یک امت حد وسط و میانه رو. ما باید بانوان قرآنیمان را بنا بر ضرورتها تربیت کنیم، ببینیم ضرورت جامعه ما چیست؟ آیا ما قاری قرآن یا عامل به قرآن کم داریم؟ اگر میبینیم که مشکلات جامعه ما به عنوان یک جامعه اسلامی، روز به روز بیشتر و گستردهتر میشود علتش چیست؟ آیا به خاطر این است که متخصص قرآن ندارد یا اینکه از مفاهیم قرآن دور مانده است؟ کدام یکی از اینهاست؟
ای کاش فرزندانمان از دختر و پسر را در دوران دبیرستان بیشتر و بیشتر با مفاهیم قرآن آشنا کنیم تا واقعاً قرآن را سرلوحه زندگیشان قرار بدهند و به عنوان یک مسلمان بیشتر با قوانین و حقوق خودشان آشنایشان کنیم. میگویند در کشور ژاپن وقتی آمار طلاق بالا رفت برای اینکه این آمار را کاهش بدهند به این نتیجه رسیدند که اگر از دوران دبیرستان یعنی چهار پنج سال اخیری که بعد از آن فرد با مدرک دیپلم فارغالتحصیل میشود، آنها با آیین زندگی آشنا شوند آمار طلاق در جامعهشان پایینتر میآید. متأسفانه ما خوراکهای فکری را به فرزندانمان میدهیم که شاید کمتر در زندگیشان حتی به سراغ آن بروند یعنی در زندگیشان کاربردی ندارد، ولی اگر آنها را با روش همسرداری، آیین شوهرداری و روش تربیت کودک آشنا کنیم باور کنید مشکلاتی که هماکنون در جامعهمان داریم بسیار بسیار کمتر میشود، یا یکسری حرفههایی را به آنها بیاموزیم تا بتوانند در عرصه حرفه و کار موفقتر شوند. به نظرم یک مقداری سیستم آموزش و پرورش و آموزشهایمان نیاز به توجه دارد تا بتوانیم خروجیهای بهتری داشته باشیم. بعد از 44 سال و این همه سال که از انقلاب ما گذشته نتوانستیم آن طور که باید و شاید فضای قرآنی را ایجاد کنند. رهبر ما خواسته تربیت 10 میلیون حافظ را مطرح کردند، ما هنوز نتوانستیم به این مقطع دسترسی پیدا کنیم.
حدود سه هفته پیش به منظور آشنایی و ارائه یکسری آموزشها به عتبه علویه، حسینیه و عباسیه سفری داشتم. ما در بحثهای تخصصی نسبت به آنها خیلی جلوتر هستیم. آنها میگفتند که اگر ما از شما یک مقدار عقبتر هستیم به این دلیل است که بعد از برکناری صدام توانستیم یک مقدار در عرصه قرآنی فعالیت کنیم. شما 44 سال است که جلوتر از ما هستید و ما الان در این عرصه کودک هستیم و هنوز راه خیلی زیادی داریم تا به شما برسیم، دوست داریم از راههای تخصصی شما و از اساتید شما استفاده کنیم. ما جلسهای به عنوان جلسه مناظره و تلاوت قرآن در یک فضای خیلی امن و بسته داشتیم و اینها احساس میکردند که چقدر تلاوتهای ما مجلسیتر و تخصصیتر از آنهاست. ما میتوانیم در این عرصهها فعالیت کنیم، نسبت به کشورهای همجوارمان در بحث قرائت خیلی خوب هم میتوانیم فعالیت کنیم ولی به شرط اینکه آقایان هم به ما اجازه بدهند که ما در این عرصه رشد و نمو کنیم و خودمان را نشان دهیم.
ایکنا ـ از طرفی میفرمایید که پرداختن به این مباحث فنی و تخصصی خیلی برای بانوان توصیه نمیشود و ما به قدر کفایت اساتیدی داریم که بتوانند برای بانوان اجرای برنامه کنند، اگر این هست که انگار باز به آقایان اجازه ورود داده میشود و انگار شما هنوز مستقل نشدهاید و هنوز به استقلال علمی نرسیدهاید که خودتان بتوانید گلیم خودتان را از آب بیرون بکشید، به نحوی احساس میکنم که اینجا تناقضی وجود دارد.
در این سفر یک محفل قرآنی از جمیع بانوان قرآنی سراسر دنیا تشکیل شده بود، یک مهرجان یا جشنواره بود، قاریان لبنانی، عربستانی، یمنی و ... در این جشنواره شرکت کرده بودند، تلاوتهایشان را دیدیم و آنها هم تلاوت قاری قرآن ما را دیدند، ببینید آنها ادعا کردند که شما بسیار تخصصی و حرفهای عمل میکنید، خودشان هم به این نتیجه رسیدند که قاریان قرآن بانوی ما خیلی از آنها جلوتر هستند، ما قاریانی داریم که میتوانند حتی در کشورهای دیگر بسیار تأثیرگذار باشند.
ایکنا ـ فقط باید به رسمیت شناخته شوند.
احسنت، آقایان اجازه دهند که ما به رسمیت شناخته شویم تا بتوانیم خودمان را در این عرصه بهتر نشان دهیم، حتی وقتی کاروانهایی را به سراسر دنیا در قالب کاروان قرآنی به عنوان مبلغ اعزام میکنند، بیشتر آقایان هستند و خیلی کم پیش آمده که یک کاروان قرآنی از بانوان اعزام کنند تا دیگران هم ببینند که در ایران در این چهل و چهار سال بعد از انقلاب بانوان چه رشدی در زمینه قرآن داشتهاند، این کار میتواند بهترین تبلیغ برای جامعه قرآنی و شیعه ما باشد که به عنوان ایران، مهد جهان اسلام و شیعه در کل دنیا هست. ما به اینجا رسیدیم اما در کشور خودمان آقایان این مجال را به ما نمیدهند. در داخل کشور این اجازه به ما داده نمیشود ولی وقتی که پایمان را از کشور خودمان بیرون میگذاریم میبینیم که رشد ما خیلی خوب بوده و میتوانیم تأثیرگذار باشیم و آموزش دهیم.
ایکنا ـ به نظر میرسد تلاوت قرآن بانوان واقعاً بحث مفصلتری میطلبد، به طور مثال فتوای رهبری را در سایتهای ایشان راجع به خوانندگی بانوان نگاه میکنم، ایشان میگویند به طور کلی گوش دادن به صدای زن اگر به صورت غنا باشد یا موجب تهییج شهوت یا مستلزم مفسده دیگری باشد جایز نیست. این یعنی اگر اینها نباشد جایز هست، یعنی ابعاد فقهیاش خیلی جای بحث دارد.
دقیقاً همین که واضح گفته نمیشود آیا حلال است یا حرام؟ یعنی به شرط ها و شروط هاست. من به عنوان یک قاری میگویم که من قصد مفسده ندارم، اما از دل شما به عنوان شنونده خبر دارم؟ از دل شما خبر ندارم. بانوان وقتی میخواهند در عرصه مسابقات نمره کسب کنند سعی میکنند بهترین هنر خود را ارائه کنند. نمیتوانم بگویم در این جور مجالس صد درصد آن شرطی که پیشوای من به عنوان مجتهد قائل شده لحاظ شده یا نشده، خودم را مصون از این امر نمیدانم، در مورد طرف مقابلم هم نمیتوانم حکمی صادر کنم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس: «میدان النجمه» رفح قبل و بعد از جنایات صهیونیستها
مقاومت زنده، پاینده و بالنده است
واگذاری نوشتن پایان نامه و مقاله به دیگران
نشانههای ظهور حضرت مهدی(عج) در آیات قرآن
اعمال شب نیمه شعبان
جریان واداده با یک پِخ آمریکا 10 آبادی فرار میکنند
میلاد بزرگ در ماه شعبان
روز مبعث
روحانیون و مردم معترض نسبت به مقاله موهن روزنامه اطلاعات
[عناوین آرشیوشده]