شاید 12ـ10 مرتبه بیشتر از المنت استفاده نکردیم که یک روز فضولی یکی از نگهبانان آسایشگاه گل کرد و به یکی از سطلهایی که به ظاهر سطل ادرار بود و برای تخلیه برده میشد، شک کرد. زود رسید بالای سر سطل و به بچهها گفت که در سطل را بردارند. وقتی چشمش به آب جوش و بخاری که از آن در میآمد افتاد، نیشخندی زد و با لگد کوبید به سطل و تمام آب را ریخت روی زمین. کارمان درآمده بود. سربازها سریع بچهها را از آسایشگاهها بیرون راندند و شروع کردند به تفتیش. خیلی نگذشت با چشمهایی که داشت از حدقه بیرون میزد، المنت به دست از یکی از آسایشگاهها آمدند بیرون. طوری دور المنت جمع شده بودند و نگاهش میکردند که انگار سفینه فضایی دیدهاند. یکسره المنت را این طرف و آن طرف میکردند.باورشان نمیشد که با چیزی به این سادگی میشود آب را جوش آورد. وقتی از ظاهر المنت چیزی دستگیرشان نشد، چوب المنت را شکستند. فکر میکردند بچهها در این تکه چوب چیزی کار گذاشتهاند.از یک طرف از ادا و اطوارهای عجیب و غریب و چشم و ابرو بالا انداختنها و پچ پچ کردنشان خندهمان گرفته بود؛ از طرف دیگر به خاطر لو رفتن المنت حسابی حالمان گرفته شده بود. المنت درست کردن کاری نداشت؛ اما دیگر دستمان رو شده بود و آنها روی این قضیه حساس شده بودند.»منبع: کتاب «سرباز کوچک امام» به قلم فاطمه دوستکامی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
واگذاری نوشتن پایان نامه و مقاله به دیگران
نشانههای ظهور حضرت مهدی(عج) در آیات قرآن
اعمال شب نیمه شعبان
جریان واداده با یک پِخ آمریکا 10 آبادی فرار میکنند
میلاد بزرگ در ماه شعبان
روز مبعث
روحانیون و مردم معترض نسبت به مقاله موهن روزنامه اطلاعات
لحظه ولادت امام علی (ع)13 رجب
اعتکاف
علل زنده بودن مقاومت به مثابه مکتب فکری و سبک زندگی
[عناوین آرشیوشده]