سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، زنده کننده جان و روشنی بخش خرد و کشنده نادانی است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 102 خرداد 30 , ساعت 4:8 صبح

«جواد» کسی است که چیز مناسب را بدون چشمداشت در جای مناسب خود، جود و بخشش کند. در این گزارش حجت‌الاسلام هدایت، بُرشی از زندگی حضرت جوادالائمه را برای‌مان نقل می‌کند که این روزها توجه به آن، هم برای ما معمولی‌ها اهمیت دارد و هم برای مسؤولان.


امام رضا(ع) پسر 5 ساله‌شان را چطور صدا می‌کردند؟

گروه زندگی ؛ راضیه ابراهیمی: می گویند جواد از ریشه «جود» در لغت به معنای سخیّ و بسیار بخشنده است و در اصطلاح کلام اسلامی «جواد» به کسی گفته می‌شود که آنچه سزاوار حال دیگری است را در اختیار او قرار داده و از وی انتظار جبران نیز نداشته باشد. یعنی جواد کسی است که چیز مناسب را بدون چشم داشت در جای مناسب خود، جود و بخشش کند. دلمان گرم و روشن است که حتی موقع گفتن و نوشتن در مورد امام جواد (ع) هم کلمات و جملات، در جای مناسب خود بنشینند و بشوند مایه جود و بخشش برای آن‌هایی که سزاوار حالشان است. در این گزارش با حجت الاسلام محمدهای هدایت، استاد سطح عالی حوزه و شاگرد نخبه آیت الله اراکی، هم کلام شده‌ایم تا از زاویه‌ای کاربردی برشی از سبک زندگی امام جواد علیه السلام را برایمان روشن کند.

 


حجت الاسلام محمد هادی هدایت؛ دکتری کلام امامیه و کارشناس حوزه امامت و مهدویت 

*وقتی امام رضا(ع)  خبر خارج شدن امام جواد از درب فرعی خانه را شنید

حجت الاسلام هدایت در ابتدای صحبت برشی از زندگی امام جواد علیه السلام را برایمان نقل می‌کند، برشی که این روزها توجه به آن، هم برای ما معمولی‌ها اهمیت دارد و هم برای مسئولان ما.

ایشان می‌گوید: «ولادت امام جواد در زمانی رخ داد که امام رضا علیه السلام 47 ساله بودند، قبل از آن حتی برخی شیعیان خاص حضرت فکر می‌کردند که امام رضا چون فرزندی ندارد امامت پس از ایشان به نسلی دیگر منتقل خواهد شد و حتی تردیدهایی درباره امامت حضرت توسط برخی شبهه افکنان ایجاد می‌شد. خب نکته اساسی اینجاست که در چنین شرایطی که وجود مقدس امام جواد علیه السلام خیلی اهمیت داشت و به نوعی سرنوشت ساز بود، قاعدتاً باید اطرافیان خیلی مواظبتش کنند که خدای ناکرده مورد سوء قصد واقع نشود و صدمه‌ای نبیند، خصوصاً دوسال آخر امامت امام رضا، چون امام رضا (ع) نزدیک بیست سال در شهر مدینه امام بودند و دوسال آخر امامتشان وارد طوس شدند، آن زمان امام جواد (ع) حدوداً پنج ساله بودند که امام رضا از ایشان جدا شدند و راهی شهر طوس شدند. حالا در نظر بگیرید امام جواد در مدینه هستند، شیعیان و محبین حضرت خیلی نگران جان امام هستند، برای ایشان به اصطلاح محافظ می‌گذارند، ایشان را از درب مخصوصی خارج می‌کنند که مشکلی برای جان حضرت پیش نیاد.

روایت محکمی در کافی شریف جلد 43 هست که می‌گوید این موضوع به گوش امام رضا (ع) در طوس می‌رسد، امام رضا نامه‌ای به امام جواد (ع) می نویسندکه: «یا ابا جعفر (پسرم)، به من خبر رسیده است که خدمتکاران تو را از درب کوچک خانه بیرون می‌برند، زیرا بخل دارند که از ناحیه تو خیری به کسی برسد. تو را به حقی که بر گردنت دارم، هنگام وارد شدن به خانه و خارج شدن، از درب بزرگ رفت و آمد کن و همراه خود طلا و نقره فراوان بردار و به هر کس که از تو درخواست کرد عطا کن. از عموهایت هرکدام را دیدی، کمتر از پنجاه دینار نده و به هر کدام از عمه‌ها که رسیدی، کمتر از بیست و پنج دینار نده. اگر بیشتر دادی، با خودت است. چرا که می‌خواهم خداوند در پرتو انفاق مقامت را بالا برد. پس ببخش و انفاق کن و جز از خدا مترس.»

 

*امام رضا پسر پنج ساله اش را چطور صدا می کرد؟

 حجت‌الاسلام هدایت در مورد اولین نکته حائز اهمیت در این نامه‌ای که یک نامه معمولی احوال پرسی هم نیست می‌گوید: «دقت کنید اینجا امام جواد (ع) پنج ساله هستند اما امام رضا (ع) با کُنیه ایشان را خطاب می‌کنند و می گویند یا ابا جعفر. این خطاب پدر نسبت به فرزند خودش با کُنیه، آن هم در حالی که فقط پنج سال سن دارد دلالت بر نهایت احترام و نهایت حفظ حرمت پدر نسبت به فرزندش است.»

 


حضور و دل جویی حاج قاسم سلیمانی از مردم سیل زده خوزستان

*قابل توجه مسئولان!/آقازاده نباشید

حجت الاسلام هدایت در ادامه می‌گوید: «حرف اصلی من اینجاست که اگر می‌خواهیم از این نامه نکته‌ای از سبک زندگی ائمه یاد بگیریم حواسمان باشد این نباشد که یکدفعه آقا زادگی زندگی ما را بگیرد، این نباشد که یکدفعه بین مردم عادی و خواص جامعه فاصله بیفتد، این نباشد که مسئولان با ماشین‌های شیشه دودی و شرایط خاص فقط رفت و آمد کنند و کسی جرات نکند طرفشان برود، این نباشد که مسئولی جوری رفتار کند که مردم برای دیدنش بخواهند نوبت‌های طولانی مدت بگیرند آن هم فقط در دفتر کارش.

در روایت داریم که مسئولان باید در مساجد حضور پیدا کنند و مردم همه بدانند که وقت نماز، فلان مسئول در صف عموم مردم حضور پیدا می‌کند، راحت می‌توانند موقع نماز رو در رو صحبت کنند، نیازهایشان را بگویند، از مشکلات شان بگویند، کمک بگیرند و مشکلات شان را حل کنند.»

 

*چرا خداوند به فرعون مهلت چهارصد ساله داد؟

ادامه صحبت‌های حجت الاسلام هدایت، خسرالدنیا و الاخره بودن برخی‌ها که مسوولیت ریز یا درشت دارند اما ویژگی‌های ضروری این کار را ندارند را شفاف‌تر می‌کند. آنجا که می‌گوید: «یادمان باشد خداوند متعال به فرعون چهار صد سال مهلت داد و جانش را بعد از چهار صد سال گرفت. در حالی که فرعون در این چهارصد سال ادعای ربوبیت و خدایی می‌کرد. حالا چرا خداوند به فرعون مهلت چهارصد ساله داد؟ دلیلش سه خصوصیت فرعون بود.

اول اینکه فرعون حسن خلق داشت (لِانّه کانَ حَسَنَا الاخلاقِ)، بامردم تندی و بد رفتاری و غضب نمی‌کرد، حسن خلق داشت با خانواده‌اش، با اطرافیانش. دوم اینکه بین مردم و فرعون حجاب نبود (سَهلَ الحِجابِ)، راحت مردم اجازه می‌گرفتند و می‌آمدند پیش فرعون و با فرعون  صحبت می‌کردند. 

دفتر و دستک و رئیس دفتر و نوبت دهی مانع ارتباط راحت فرعون با مردم نمی‌شد. ویژگی سوم این بود که فرعون  سخاوت و بخشش زیادی داشت، سفره داری می‌کرد( بَذَلَ طَعامِهِ).

در حدیث دیگری داریم تا زمانی که  سفره فرعون پهن بود و به مردم روزی و غذا می‌رساند خداوند به فرعون مهلت داد و جانش را نگرفت و بعد جالب اینجاست در قسمتی از آن روایت  سهل الحجاب آمده که هر بار سر سفره می نشست تاکید داشت سر آن سفره حتماً ایتام و مساکین هم بنشینند، در کنار فقرا غذا می‌خورد، با مساکین غذا می‌خورد ( مَا جَلَسَ علی مائدَه اِلّا کانَ فی‌ها الایتامُ و َالمساکینُ)

در روایت هست فَجُوزیَ فِی الدُّنیا عَلی اَعمالِه، یعنی خدا عمرش را زیاد کرد به خاطر همین اعمال و صفات پسندیده. در این دنیا اجرش را داد و البته عذاب آخرتش هم در قرآن آمده است که او پیشاپیش قومش که از او تبعیت می‌کردند حرکت می‌کند و خودش با همه تابعینش  وارد جهنم می‌شوند. اما خدا اجرش به خاطر صفات خوبش را در این دنیا داد.

وای به حال مسئولی که این خصوصیات  را در دنیا نداشته باشد، که چنین مسئولی واقعاً خسرالدنیا و الاخره هست، اگر با مردم تندی کند، حسن خلق نداشته باشد، بداخلاق باشد، تند مزاج باشد،حرمت دیگران را رعایت نکند، ارتباط با او سخت باشد. وای به حال مسئولی که بین سفره خودش و سفره مردم فاصله هست، در کلاس خودش نمی‌داند که با مردم هم سفره شود و با آن‌ها ارتباط بگیرد.البته عین همین مطلب در سیره امام رضا(ع) هم هست که هیچ وقت سر سفره‌ای نمی نشست مگر اینکه فقرا و مساکین هم در کنار حضرت می‌نشستند و همراه حضرت غذا می‌خوردند.»


عزاداری مردم در سالروز شهادت امام جواد(ع)

*ما معمولی ها حواسمان باشد

  توجه به نکته‌ای دیگر در پایان این گزارش خالی از لطف نیست، اینکه هرچند با شنیدن کلمه مسئول، همیشه مسئول و مسئولیت‌های بزرگ در ذهنمان تداعی می‌شوند، اما به هرحال هر کدام از ما در حد خودمان، در فضای خانواده یا جامعه، ریز یا درشت، مسولیتی برعهده داریم. پس خوب است به نوعی هوای خودمان را بیشتر داشته باشیم و این حدیث درخشان از امام جواد علیه السلام را به خاطر بسپاریم که «اهل نیکی، به نیکی کردن محتاج‌ترند از نیازمندان، چرا که پاداش و افتخار و آوازه? آن برای نیکوکاران است. پس هر گاه یک شخص، کار نیکی کرد، همانا ابتدا به خودش نیکی کرده است.»



لیست کل یادداشت های این وبلاگ